دست نوشته های دل

گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم      چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی

مترس از هجوم حضورم حضورم          چیزی جز تنهایی با من نیست

گل سرخ یادگاریت میگه                       اهای دیوونه اون دیگه بر نمی گرده چرا یادت نمی مونه؟

دیروز تولدم گذشت                            تو مگه اینجا اومدی؟حتی نیومدی بگی چرا دنیا اومدی؟

دیروز خا کسترم را باد برد                 بهترین یارم مرا از یاد برد

تو را چون عطر گلها دوست دارم         من ان ماهی افتاده در ساحل تو را چون اقیانوس دوست دارم

(نمی دونم این جمله ها چه ربطی به هم دارن اگه فهمیدین ما رو هم خبر کنید)

نظرات 7 + ارسال نظر
a FashisT سه‌شنبه 18 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 12:49 ق.ظ HTTP://FASHISTZ.BLOGSKY.COM

NICE FEELINGZ

غریبه آشنا سه‌شنبه 18 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 03:12 ب.ظ

سلام
ایولا جمله اولت خیلی زیبا بود

خیلی چیزا رو یادم آورد

اما جکله های بعدیت خیلی مسخره بووووووووووووووووووود ( چشمک)

حالت و گرفتم نههههههههههههههههههههههههه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
( چشمک)
راستی خیلی با حالی ؛ همیشه موفق باش

یا علی

سلام.نه.اصلا.من حالم با این چیزا گرفته نمیشه.معلومه دیگه.وقتی ادم میاد مطلب اینجوری میزاره تو وبش باید انتظار این حرفارو هم داشته باشه!!!!!!!!!!!!!قبلا هم بهت گفته بودم.مسوله ی با حالیم مادرزادیه .چه میشه کرد؟!!!!!!!!!مرسی

[ بدون نام ] سه‌شنبه 18 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 05:25 ب.ظ

سلام.
نوشین جون واقعا" عالی بود.
ادامه بده.
موفق باشی.

سلام عزیزم.مرسی از لطفت.جرا اسمتو ننوشتی؟!!!!!!!عجب!!!!!!!!

[ بدون نام ] سه‌شنبه 18 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 05:37 ب.ظ

راستی من هم هر چی فکر کردم رابطه ی این جمله ها رو نوفهمیدم
یه کم راهنمایی کن

خوب iq اگه من فهمیده بودم نمیومدم از شما کمک بگیرم که .!!!!!ای خدااااااااااا......

غریبه آشنا چهارشنبه 19 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 01:50 ب.ظ

چیه کم آوردی مطلب نداری

بخوای در اختیارت میگذارما ( مطلب و میگم )

من پسر خوبی هستم دلم رو دل آدماست

( چشمک)

یا علی

غلط کردی!!!!!!!!من هیچوقت کم نمیارم. چه بخواد مطلب باشه چه هر چیز دیگه ای!!!!!چه جوری این فکر به سرت زد.ببین این چند روزه اعصابم خورده نرو رو اعصابم که ......

[ بدون نام ] شنبه 22 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 06:17 ب.ظ

بابا تو رو خدا این قدر ما رو سر کار نذار.چرا نمیای؟
من شنبه ساعت ۱۰:۳۰ و یکشنبه ساعت ۵:۳۰ می یام. تو هم حتما"بیا.خو ؟
برام توی(darya...)آف بذار.(فقط همین یکی هاااا؟)
شرمنده این قدر موی دماغت میشیم هاااااا؟
تقسیر خودت خو؟
موفق باشی.

[ بدون نام ] یکشنبه 23 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 06:11 ب.ظ

به خدا پا می شم زنگ می زنم خونتون هااااااااااااااا؟
من یکشنبه ساعت ۵:۳۰ می یام تو هم بیاااااااااااااا؟
یادت نره برام آف بذاری هااااااااااا؟(toy darya.....)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد