دختری هستم که خودم به دختربودنم شک دارم!!!فکر بد نکنید بابا٬از نظر اخلاقی گفتم!!!اصولا از رفتارهای دخترونه بدم میاد و سعی میکنم که کمتر به دخترها شبیه باشم.چون خیلی چندشن(با کمال عذر خواهی از دخترها).به خاطر همین رفقا من رو به اسم پسرونه صدا می زنن!!!
عاشق شهرم هستم و حاضرم به خاطرش هر کاری بکنم!(فقط چون آبادانه!)
اصولا از دوست پسر بدم میادچون پسرا لیاقتشو ندارن.اونهایی هم که دارن٬خیلی زودخودشونو فروختن و براشون متاسفم!!!
ادامه...
خیلی سخته که بغض داشته باشی اما نخوای کسی بفهمه .. خیلی سخته عزیزترین کست ازت بخواد که فراموشش کنی ..خیلی سخته که سالگرد اشنایی با عشقت رو بدون حضور خودش جشن بگیری . . . . خیلی سخته که روز تولدت همه بهت تبریک بگن جز اونی که فکر می کنی بخاطرش زنده ای.....خیلی سخته که غرورت رو بخاطر یک نفر بشکنی ولی بعدش بفهمی که دوستت نداره !!!!!!!!!
غریبه آشنا
پنجشنبه 20 مهرماه سال 1385 ساعت 06:59 ب.ظ
خیلی سخته در کنار کسی باشی اما بدونی هرگز بهش نمیرسی
خیلی سخته روز تولد کسی و که دوسش داری و بدونی اما جرات نکنی بهش تبریک بگی یا هدیه بخری خیلی سخته نخوای کسی اشک هات و ببینه این دفعه تو حالم و گرفتی
شب قدر ؛ شب خالی شدن از گناه ؛ واسه من گناه کار
وای که چه قدر ادم بدی هستم
راستی معذرت میخوام تو پست قبلی ناراحتت کردم
گفته بودی اعصاب نداری ؟ چی شده ؟
دوست داشتی بهم بگو
نوشین کم اوردم
یا علی
کلا از وقتی مدرسه ها باز شدن نمی دونم چرا همش حالم گرفتس.اعصابم ریخته بهم.اصلا یه وضعیه.نمی دونی....... .باز چی شده که کم اوردی و داری اعتراف می کنی؟هاااااااا.در ضمن برات دعا کردم تو شب های قدر!!!!!!!!
غریبه آشنا
پنجشنبه 20 مهرماه سال 1385 ساعت 07:11 ب.ظ
سلام ای نازنین خوب و زیبا نمی گیری سراغی از دل ما نمی پرسی تو حال شاپرک ها نمی گویی کجایند قاصد ک ها چرا دیگر نمی آیی کنارم ؟ بگو با تو چه کردم ، ای نگارم؟ بگو یارا چرا از من بریدی؟ مگر جانا ، تو عشق من ندیدی؟ به یاد آور شکوه لحظه ها را صداقت را ، وفا را ، خنده ها را به یاد آور صفای بی دلی را همان دوری و رنج و یکدلی را اگر مهتاب گشته همدم تو چرا آمد شبانگاهان غم تو ؟ چرا و صد چرا ای نازنینم؟ بدان تا بودم و هستم همینم همان عاشق ، همان صادق ، به روزم و منتظر قدمهای سبزت تا دوستی ها را نوبر کنیم....
سلام نوشین جان ... دستت درد نکنه ... اسم زشتم ... خیلی لطف داری ... تو اینجوری از مهمونات پذلرایی میکنی .... خیلی عالیه .... راستش اون پستتو خوندم که عنوانش بود خیلی سخته .... موافقم ... خیلی سخته ...سخت تر از اون چیزی که فکرشو بکنی .... البته بقیه پستاتم خوندم ..... حرف دل رو میزنی ... اومیدوارم همیشه این حرفا بمونن دوست من .... اگه اجازه بدی یه نظر هم درباره قالب وبلاگت بدم .... خیلی عالیه....قشنگه ...
فعلا .......
سلام عزیز.اره خوب.اسم زشتت.بهت بر خورد؟واقعا سخته مطمئن باش اونقدر وب هست که حرف دل رو می زنن.اما کو گوش شنوا؟ در مورد قالب هم باید بگم چشات قشنگ می بینه!!!!!!!!!.
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
لینکم کو شیطون
من چمیدونم!!!!!!!!
خیلی سخته در کنار کسی باشی اما بدونی هرگز بهش نمیرسی
خیلی سخته روز تولد کسی و که دوسش داری و بدونی اما جرات نکنی بهش تبریک بگی یا هدیه بخری
خیلی سخته نخوای کسی اشک هات و ببینه
این دفعه تو حالم و گرفتی
شب قدر ؛ شب خالی شدن از گناه ؛ واسه من گناه کار
وای که چه قدر ادم بدی هستم
راستی معذرت میخوام تو پست قبلی ناراحتت کردم
گفته بودی اعصاب نداری ؟ چی شده ؟
دوست داشتی بهم بگو
نوشین کم اوردم
یا علی
کلا از وقتی مدرسه ها باز شدن نمی دونم چرا همش حالم گرفتس.اعصابم ریخته بهم.اصلا یه وضعیه.نمی دونی....... .باز چی شده که کم اوردی و داری اعتراف می کنی؟هاااااااا.در ضمن برات دعا کردم تو شب های قدر!!!!!!!!
من فقط چشم هاش و میخوام
یا علی
چرااااا؟مگه چشاش چی دارن؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!هااااااااا؟
نوشین چته ؛؟ بی حوصله شدی
بی خیال دنیا ۱۰۰ سال اولش سخته
یا علی
من چه می دونم!!!!!!!!!اره ولی کاشکی هیچ وقت به ۱۰۰ سال نکشه.برام دعا کن هرچه زودتر به ارزوم که همون مرگه برسم!!!!!!
سلام ...
آره خیلی سخته ...
ولی حیف که چاره ای جز تحمل سختی ها نیست ...
سلام.اره.برای اینکه بتونی دووم بیاری باید تحمل کنی.همه ی سختی ها رو........ .
سلام
خیلی با سلیقه و قشنگ بود . خوشحال می شم به ویرونه من سربزنی . منتظرتم
سلام.اختیار دارید.به روی چشم.حتما میام!!!!!
سلام ای نازنین خوب و زیبا
نمی گیری سراغی از دل ما
نمی پرسی تو حال شاپرک ها
نمی گویی کجایند قاصد ک ها
چرا دیگر نمی آیی کنارم ؟
بگو با تو چه کردم ، ای نگارم؟
بگو یارا چرا از من بریدی؟
مگر جانا ، تو عشق من ندیدی؟
به یاد آور شکوه لحظه ها را
صداقت را ، وفا را ، خنده ها را
به یاد آور صفای بی دلی را
همان دوری و رنج و یکدلی را
اگر مهتاب گشته همدم تو
چرا آمد شبانگاهان غم تو ؟
چرا و صد چرا ای نازنینم؟
بدان تا بودم و هستم همینم همان عاشق ، همان صادق ،
به روزم و منتظر قدمهای سبزت تا دوستی ها را نوبر کنیم....
دمت گرم.خیلی گشنگه!!!!!حتما میام.دوست داری لینکتو بزارم؟؟؟؟!!!!!!!
تو کجایی
تو شبای قدر برات دعا کردم
یا علی
من اینجام.منم برات دعا کردم عزیزم!!!!!
این جملت قشنگ بود من میفهمم چی میگی .یه سریم به ما بزن
واقعا می فهمی؟من که باورم نمیشه!!!!!!!!!
سلام
پس تو کجایی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
منتظرتم
یا علی
شرمنده ۱ هفته ای نتونستم ان بشم.قول می دم جبران کنم.!!!!!!!!
سلام
خوبی . بابا روزگار همینه دیگه مگه باید همیشه همونطوری که ما دوست داریم باشه . ناراحت نباش خدا بزرگه
راستی دیگه به ما سر نمی زنی ؟
بای
اره .ولی دیگه نه اینقدر بی رحمی!!!حتما میام.
کپی رایت چی شده ؟
چی چی شده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!
سلام نوشین جان ...
دستت درد نکنه ... اسم زشتم ... خیلی لطف داری ...
تو اینجوری از مهمونات پذلرایی میکنی .... خیلی عالیه ....
راستش اون پستتو خوندم که عنوانش بود خیلی سخته .... موافقم ... خیلی سخته ...سخت تر از اون چیزی که فکرشو بکنی ....
البته بقیه پستاتم خوندم .....
حرف دل رو میزنی ... اومیدوارم همیشه این حرفا بمونن دوست من ....
اگه اجازه بدی یه نظر هم درباره قالب وبلاگت بدم .... خیلی عالیه....قشنگه ...
فعلا .......
سلام عزیز.اره خوب.اسم زشتت.بهت بر خورد؟واقعا سخته
مطمئن باش اونقدر وب هست که حرف دل رو می زنن.اما کو گوش شنوا؟
در مورد قالب هم باید بگم چشات قشنگ می بینه!!!!!!!!!.