دوست داشتم ولی......

دوستت داشتم ولی هرگز بهت نگفتم.نگفتم تا از چشم تو نیفتم.نگفتم تا ندونی عاشقم من، ندونی بعد تو از پا می افتم.خیال کردم اگه روزی بدونی،میری شعر جدایی رو می خونی.میری تنها میشم با بغض و گریه،توی شهر و دیار بی نشونی!!!!!!!!!

 

نظرات 4 + ارسال نظر
حسین جمعه 24 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 07:26 ب.ظ http://veeron.mihanblog.com

سلام
به سراغ من اگر می آیید نرم و آهسته بیایید مبادا که ترک بردارد چینی نازک تنهایی من

باشه.اومدم.!!!!!!!!!!!نترس بابا .قدمهام اونقدر سنگین نیستن که سکوت تنهایی تو رو بشکونن!!!!!!!!!!!!

someone شنبه 25 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 10:18 ق.ظ http://yaveh-gooyan.blogsky.com

سلام .
قشنگ بود و عشقولانه .....
موفق باشی
بازم می گم اسمم خیلی هم قشنگه D:
به روز هستم

سلام.مرسی.باشه.اسمت قشنگه.چی گیرت اومد حالا!اومدم...........!!!!!!!!!!

saeid.gh شنبه 25 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 07:43 ب.ظ

hich vaght taslim anshoo you kheyli zood taslim shodi man ke hanooz chizi nagofam

تو یکی خفه شو که می زنم ناقصت می کنما!

[ بدون نام ] دوشنبه 18 دی‌ماه سال 1385 ساعت 02:46 ق.ظ http://www.hossein9656.blogsky.com

یک شاخه رز سفید تقدیم تو باد
رقصیدن شاخ و بید تقدیم تو باد
تنها دل ساده ایست دارایی ما
آنهم شب عید تقدیم تو باد

(عیدت مبارک)
شوخی کردم بابا چرا ناراحت میشی

تو غلط کردی که با من از این شوخی ها کردی.دفعه ی دیگه هم پاتو تو وبلاگ من نمی ذاره.فهمیدی؟(شوخی کردم!)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد