ستاره ی روشنی تو همیشه تو جایگاه قلب منی!

 

بتاب تا زنده ای که زنده ام با تو

دیگه برای داشتنت دعا نمیکنم

دیگه برای داشتنت اشک نمیریزم

دیگه برای داشتنت التماس هم نمیکنم

حتی برای نداشتنت گلایه ای هم نمیکنم

چون چه باشی چه نباشی بازم مال منی

تو توی وجود منی توی فکر منی توی همه ی داشتنهایم

من تو را با تمام وجود و با تک تک سلولهایم حس میکنم

تو مال منی نازنینم حتی اگر نخواهی حتی اگر نباشی نازنینم

فرشته ی نازنینم حالا دیگه با یک دنیا عوضت نمیکنم حتی با خودت

منی که تشنه ی اب بودم حالا اقیانوسی از اب دارم

خواستم برای اخرین بار هدیه ای برایت بفرستم

گل گفت: مرا بفرس که خط یاکی از عشقم

خار گفت: مرا بفرس تا در چشم دشمنانش فرو روم

ناگهان صدایی شنیدم ان صدای فلبم بود که با شیرین زبانی گقت:مرا بفرست تا به او وفادار باشم

نظرات 1 + ارسال نظر
[ بدون نام ] شنبه 20 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 09:15 ب.ظ http://hossein9656.blogsky.com

خیلی بی ادبی

بابات بی ادبه!!!!!!!!!!!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد